سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

هراس مرگ

 



هرگز از مرگ نهراسیده ام


اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود.

هراس من ـ باری ـ همه از مردن در سرزمینی ست

که مزد گورکن

  از بهای آزادی آدمی افزون باشد.


جستن

یافتن

و آن گاه

به اختیار برگزیدن

و از خویشتن خویش

بارویی پی افکندن

اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد

حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم




<شاملو>

نظرات 9 + ارسال نظر
سمیرا سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

زنده باد شاملو که هنوز عاشقانه هایش به همه دنیا می ارزد و سیاسی نوشته هایش آدمی را به آسمان می رساند...ممنون...خوبید شما؟ کم پیداشدید؟

زنده باد سردبیر خوب ما

ممنون

کمی ابری ام

خورشیدبانو سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ب.ظ http://ladysun7.blogfa.com

سلام کاکاجون خودم.....حالا آپ میکنی و خبر نمیدی....خودتو ناراحت نکنی ها هادی خودش میاد....براش مهم نیست...
راستی یکی دو تا سوال داشتم که میتونی جواب هم ندی...خود مختاری....میتونم بدونم چی خوندی و حالا چیکاره ای؟

سلام کاکای من
ای بابا
پست های ضعیف ما
آپ شدنش که خبر دادن نداره عزیز
سوال؟ باشه
هزارتا هم بپرسی میگم
میام خونه ت الان

سارا.:: زندگی من و همسرم::. چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ق.ظ http://zendegi-manoto.blogfa.com

کم پیدا شدی... دیگه اون طرفا نمیای

سلام
شرمنده
اطاعت
الساعه

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ب.ظ

س....
این باخت واسه من یکی خوشحل کنده تر بود از بردش میدونی واسه چی؟
چون هر چی باشه فجر مال استان خودمونه و ماهم طرفدارشیم....و با این برد بیشتر امید داره واسه موندن.....
شما برین خودتونو درست کنین...تو شیش تا بازی فقط چار امتیاز گرفتین....هاهاهاها

خوشم میاد که پرسپولیسی ها واسه همه باختهای فراوانشون همیشه یه بهونه و توجیهی دارن
البته حق دارید
چون زیاد می بازید واسه همین توی تولید توجیه و ماستمالیزاسیون مهارت کافی پیدا کردین !

خودتونو کشتین توی جدول از هفتم اومدین شیشم شدین
بعد یهو با کله رفتین رتبه دهم !!

مخلص کاکا هادیه عزیزی که طرفدار قرمز هاس
ولی شرمنده...
همیشه ته جدولن !!
راستی
ببینم شموشک هم همشهری شماس؟

فرداد پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

خدا رحمتش کنه...
سلام برآفتاب
سلیقه ات هم مثال زدنیه.
ولی مرگ کجا و دوراز جون شما کجا....
حالا حالا ها کار داری.

سلام بر ماهر ترین و خوش ذوق ترین عکاس دنیا
چطوری مرد مهربون؟

نرگس پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ب.ظ

سلام ...
حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم ....

این ازون شعراس که تموم نمیشه
سلام
کم پیدایین
بلاگستان یه چیزی کم داره ها !

[ بدون نام ] جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ

نه خالو جون...ما قبلا فجر رو داشتیم با برق....حالافقط فجر رو داریم...این یکی رو دیگه نمیزاریم دوباره بره...
راستی کاکا...ما هرچی بشیم....سیزدهم نمیشیم.....

خیلی فاجعه س که آدم به تیم ته جدول ببازه و بعدشم بیاد بگه تیم خودمون بوده !

ما که به شما نباختیم
به مربی خودمون باختیم و غیبت نفرات اصلیمون
که سالها بودن و سالها شکستتون دادیم
ولی خدا وکیلی جلوی فجر خراب کردین ( مثل همیشه . کار همیشگی تونه )

امیر شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ق.ظ http://tehranneshin.blogsky.com

سلام و درود بسیار برشما دوست عزیز
ممنون از این شعر و یاد شاملو
از آن نسل هر روز کمتر وکمتر می شوند
درود بسیار

سلام امیر جان
خوشحال شدم که این ساعت شب دارم کامنتت رو میخونم

الان میام خونه ت
دلم برای نوشته های داغت تنگ شده

ثنائی فر یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:08 ب.ظ

همه هراسم بوده و هست نه آن مرگ که آن مرگ
فکر می کنم همیشه بدان و می اندیشم تا بل هراسم اندک و اندک و کمی اما بیش شود شاید

تا کدامین هراس و کدامین مرگ در بحبوحه ی روز گار دچارمان گردد
ممنون بانو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد