سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

خطاکار

خطا از من است،

می دانم

از من که سالهاست گفته ام :

“ایاک نعبد

اما به دیگران هم دلسپرده ام.


از من که سالهاست گفته ام:

” ایاک نستعین

اما به دیگران هم تکیه کرده ام...

اما رهایم نکن،

بیش از همیشه دلتنگم...

نظرات 39 + ارسال نظر
تیوا شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:16 ب.ظ http://tivaproject.com

خیلی قشنگ بود
به ما هم سری بزن
www.tivaproject.com

سلام
ممنون از حضورتون
حتما

سایه شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:42 ب.ظ

حضور قلب و ایمان ...

بی دلسپردگی بی تکیه گاه .. یعنی می شه ؟!

پس دلتنگی هامون چی می شه ؟!!

بی دلسپردگی که نیست

مشکل اینجاس که دل هنوز انقدر محکم و قوی به صاحبخونه اصلی سپرده نشده

خودمونو که پیدا کنیم تکلیف دلتنگی ها هم مشخص می شه !

البته...من که هنوز خودمو پیدا نکردم
نه خودمو
نه دلمو

مریم شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

این دلتنگی ستودنیه خوش به حالتون
راستی سلام

نظرا بی جواب تایید نشه ها
(آیکون دستوری که اجرا نمی شود)

خدا کنه آخره این دلتنگی به سردرگمی ختم نشه

اینم تایید!

یگانه یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ http://yeganeh98.blogsky.com


راست می گینا!!



اوهوم !!!

فریناز یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:54 ب.ظ



اومدیم یه دید بزنیم ببینیم چه خبرا

یه دید ؟
یا یه دییییییییییییییییییییید ؟



البته یه نظر حلاله !

شهرزاد یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:33 ب.ظ http://lebaseno.blogsky.com

ندارم.دوست عزیز.
همان یکی هم که داشتم بس متین و آقا بود که نشد.
نه شوخی می کنم.متین و آقا بود ولی پررو هم بود.دیگه اونقد صمیمی نشدم باش که بپرسم ازش



ا؟ایرانی؟ گمون نکنما.انگلیسی می نویسند تا حالا امتحان کردی؟ و چشمک می زنند:دی

ممممممممممممممممممممممممممممم



راستی

گشتم نبود
نگرد نیست !!

شهرزاد یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:40 ب.ظ

خزعبلات نگفتی.
از نظر عاطفی و روحی بله.
از نظر جسمی و جنسی استغفرالله که بخواهم خاکی توی سر خودم کنم:))))))))
ولی می فهمم چه می گویی.
آره من محتاج شوهر نیستم.
محتاج احمقی ام که درکم کند!

انشاله یه خوب و سر به راهش
یه دونه فهمیده ش
که درک هم داشته باشه پیدا بشه

مریم یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

این لینک من چرا نصفه نیمه اس داداش؟

شما و سردرگمی؟ واعجبا! نگو تروخدا

من نمی دونم
اما
شاید خودش صلاح دونسته و یه قسمت هایی رو حذف کرده

اشکالش چیه؟

مریم دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

عشکال نداره
ولی من موندم تو این همدلی لینکای خواهر برادری
عجب دلاشون بهم نزدیکه
مال شما هم همینجور نصفه نیمه لینک شده
معجزه از این بزرگتر دیدی؟

متوجه نمی شم !

؟؟؟

راستی:

( اشکال)
!!

ریحانه دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ق.ظ

کنار پنجره یک مرد داشت جان می داد

غرور، قدرت خود را به من نشان می داد

کسوف بود؟ نه! خورشید دلگرفته ظهر

پیام تسلیتش را به آسمان می داد

دلم برای خودم لااقل کمی می سوخت

اگر که پوچی دنیایتان امان می داد

زمان همیشه مرا زیرخویش له می کرد

همیشه فرصت من را به دیگران می داد

پسر گرفت سر تیغ را، رگش را زد

پدر به کودک قصهّ هنوز نان می داد

و بعد زلزله شد، چشم را که وا کردم

میان خواب کسی هی مرا تکان می داد!!
..
..
سلام...خوبید؟!چه متن دوست داشتنی بود


سلام

ممنووووووووووووون از این شعر زیبا

میدونی؟ اصلا اسم تو که نوشته می شه همه منتظریم که یه شعر فوق العاده زیبا بخونیم
این فقط نظر من نیست
نظر بقیه هم همینه

انتخاب هات هم معرکه ن هم ناب !
ممنون

شهرزاد دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ق.ظ http://lebaseno.blogsky.com

جواب کامنتتو نمی دونم اگه همونجا بدم میخونی یا نه.اینجا می نویسم.اگه بعدا نظرت رو چک می کنی و جوابتو می خونی که همیشه پایین نظر خودت جواب بدم.به هر حال
:
بچه هایی که دنیا اومده باشند رو از بیرون لباس ناز می کنن.خب اگه توی دلت باشه که همونجوری میشه ناز کرد فقط!

ریحانه دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ب.ظ

وای خدای من...ممنونم از این همه لطف
اگر دوست داشتید این پست وبمو رو بخونید و نظرتون رو بگید...خیلی خوشحال میشم...الهه ی نازه

سلام
اختیار دارید
حتما و با کمال میل
سپاس از حضورتون

ضمنا
اصلا لطف نبود
صرفا بیان واقعیت بود

شهرزاد دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://lebaseno.blogsky.com

بلی خواندم.ایمیلتتان را چک بفرمایید.همون که 51 دارد توش.یک چیزی صبح فرستادم.

مریم دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

بازم سلام
دعوتی به یه پست محشر... که باعث و بانی محشر بودنش همین پست خودته

بازم قلت املایی داداش؟

غلط !!!

یگانه سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ق.ظ http://yeganeh98.blogsky.com


قالب جدیدتون مبارکه!

مرسی جوجوی کنجکاو

البته جدید نیست

قالب اول وبلاگم همین بود
وبلاگ قبلی رو که عوض کردم دیگه اون کد رو گم کردم...تا امروز

مریم سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ق.ظ

قالب نو مبارک

یاد قدیما افتادم... یادش بخیر

tnx

یگانه سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ق.ظ http://yeganeh98.blogsky.com

من جوجو ام؟
من خودم همه رو موش می کنم
مامانمو سوسک
اونوقت من جوجوام؟

جوجوی موش کش سوسک آور کاراته باز


من الان خیلی ترسیدم

یگانه سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ http://yeganeh98.blogsky.com


از من به شما نصیحت:
خوب نیست هیچ مردی انقدر ترسو باشه!

دوباره الان هم ترسیدم
خوب هم کاراته بازی
هم فن یقه رو یاد گرفتی
هم جیغ بنفش رو از مامان جان فراگرفتی
هم...
اووووووه
اینا برای تبخال هم کفایت می کنه !!!
بجان خودم !

فریناز سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ب.ظ

اما رهایم نکن،

بیش از همیشه دلتنگم...

اامروز غم نامه دارم و دم بر نمی زنم


چه قالب قشنگی
آدم دلش باااااز میشه

سلام
بیدل نیمه شبها

شبت آسمانی باد

ثنائی فر سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:38 ب.ظ

یاد این قالب به خیر
چقدر اون موقع برای این انتخابتون خوشحال شدیم و اینک نیز هم چرا که بسیار زیباست
سلام و درود و عرض ادب و عذر خواهی بابت تاخیر و تشکر بابت حضورتان

رهایم نکن که بیش از پیش در جنگم
یا حق

شما هم این قالب رو یادتونه ؟؟؟؟
یادتونه چقدر جیگر خودم و بقیه رو در آوردم تا بالاخره یه قالب خوب پیدا کردیم؟؟؟
جمع می بندم
چون هر روز 6 تا قالب عوض می کردم و همه هم لطف میکردن و نظر می دادن


امروز طرف حذف وبلاگ می کنه هیشکی نمی فهمه

بازم مرام شما

باران سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ http://taranome-baran.blogsky.com


سلام داداش خوبین؟ کم پیداین؟ دلم برای نوشته های صمیمی و دلنشینتون تنگ شده بودببخشید که مدتی نبودم چون دسترسیم به نت مشکل شده و گه گداری میام مینویسم و میرم
قالب جدید مبارک باشه خیلی قشنگه و احساس خوبی ب آدم میده

خیلی قشنگ و با احساس نوشتین عالیه جا داره به روش خاص خودم تشویقتون کنم: آفرین...آورین...عافرین...احسنت...براوو...نایس...بیوتی فول... وری گوود. اصن هوراااااااا

من خطا کردم
و تو بخشنده تر از همیشه.

من غافل بودم
اما تو تمام نگاهت به دل من بود.

ناشکری کردم
اما نعمتت فزونتر از همیشه گشت.

تو چه خالقی هستی
که تمام خطای مرا بامهر پاسخ گفتی؟!

دل نوشته ی باران

سلام
چقدر خوشحال شدم بهم سر زدین

چه دل نوشته ی زیبایی
خیلی قشنگه
چقدر تفاوت و پیشرفت در قلمت موج می زنه
هر بار که دل نوشته هارو می خونم بیشتر لذت می برم

حتما و با کمال میل خدمت میرسم و همه نوشته هاتو می خونم
خیلی هم خوشحال می شم

اخیرا ذکر خیرت رو با خانوم حاجیان داشتیم
سبز باشی

فریناز سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:39 ب.ظ

فک کنم برام دعا کردین

ممنونم

دعا برای یه سری از دوستان
دائمیه

مشکل اینجاس که دل دعا کننده سیاهه و دعاهاش بی فایده

آبی ازش گرم نمیشه

فریناز پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

دلش سیاه بود که آوار اون روز جون کسی مث منو می گرفت...

خیلی ها دلاشون پاکه ولی شاید یه دل سیاه آینه شون شده فک کردن خودشونم سیاهن

بازم ممنونم

چه نرگس شهلای خوش رنگی

همه چی آماده ی یه پست جدیده

سلام و صبح زیباتون به خیر جناب آفتاب

سلام
فکر نکنم حتی خود عزراییل هم جرات کنه بعد از صدو بیست سال سراغ آدم مهربو ن و با ایمانی مثل تو بیاد

نرگس شهلا هم...مال وبلاگ قبلیمه
گمش کرده بودم
دوباره که پیدا شد اومد و نشست سرجای خودش


پست جدید؟؟؟
نمی دونم
هنوز که چیزی به ذهنم نرسیده
بخدا من تقویمی نمی نویسم
دلی می نویسم
چیزی بیاد...ثبت می شه
نیاد...به زور نمی تونم چیزی تولید کنم

واسه همینه که وبلاگم کمرنگه

ولی باز بهتر از اینه که پست سبک به خورد دوستان بدم
همه که مثل تو نیستن که هر پستشون خودش قابل تبدیل شدن به دوتا پست هم باشه سبز باشی

یگانه جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ب.ظ http://yeganeh98.blogsky.com

ولی من جیغ زدن بلد نیستم


فکر کنم این تنها حرف راستی بود که تا حالا زدم!!!

خانوما خیلی هم نیاز به جیغ ندارن

ابزار های موثرتری هم دارن که جیغ فقط یکی از اوناس !!!

ریحانه شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ

چقدر مثل خودت نیستی و بد شده‌ای
کسی که باورم اصلا نمی‌شود شده‌ای

قرار بود که مقصد شوی نه جاده، چه شد
که بین آمد و شدها فقط لگد شده‌ای؟

درون آینه مردی غریبه می‌خندد
به تو که از خودت این طور ساده رد شده‌ای

کدام آینه؟این قاب عکس ترحیم است
نگاه کن به خودت، کاملا جسد شده‌ای

شبیه ابرِ سیاهِ غروبِ دلتنگی
که درد می‌کشد و گریه می‌کند شده‌ای

مهرداد نصرتی



با قولی که دادم بروزم

سلام

واقعا معرکه س
اینهمه پارادوکس
اینهمه تصویر
اینهمه سهل و ممتنع
محشر بود

ممنون

خستگی امشب به کل پرید

ثنائی فر یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ق.ظ

خوب یادمه و خیلی هم انتخاب خوبی بود من خودم به شخصه خیلی خوشم اومد خصوصا فکر کنم اولین پستش هم متن ترانه معین بود البته مطمئن نیستم دقیقا چندمین پست بود
سلام مرد سرزمین آفتابی
کمرنگ نباشید هیچ وقت

سلام بر دوستی که معنای دوستی را چنین خوب میفهمد و ...
اصلا فکر نمی کردم حافظه یی به این خوبی داشته باشین
واقعا برام ارزشمند و جالبه
خیلی مهمه که آدم ببینه برای دوستاش مهمه
حس خوبی به آدم دست می ده که توی این روزگار خیلی بد
ببینه هنوزم هستن کسانی در اطرافش
که ارزش دوست داشته شدن و احترام گذاشتن رو دارن
خدا
هر آنچه که لایقش هستید رو براتون مقدر کنه انشاله

یگانه یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:53 ب.ظ http://yeganeh98.blogsky.com

مثلا چه ابزاری؟!

یه دونه دوتا نیستن که توی دو سطر اسم ببرم
شیطون هم جلوی خانوما کم میاره !

بجان خودم

سهبا یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام بر برادر بزرگوار و روشنم ...
راستش خیلی دلم میخواد یه نظر دلی بذارم اینجا و این پست قشنگ , اما ...
باشه طلبتون تا واسه پست بعدیتون که امیدوارم از اون مطالب قشنگ و ارزشمند دست نوشته خودتونه درج بشه انشاله ! آخ که دلم لک زده واسه یه پست آفتابی !

سلام
خیلی وقت بود که یا اینجا نمیومدین یا فقط میومدین که تیک بزنید
ممنون که الان با یه نظر اومدید
حتما
سعی خودمو ودل کنار هم جمع بشن شاید یه اتفاقی بیفته
سپاس

راستی

نظر دلی فراموش نشه !

ثنائی فر دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ق.ظ

وای اگه بدونم اینقدر تشویق میشم یکی یکی همه پست های این سرزمین و یه سری از کامنت ها رو از بایگانی حافظه میکشم بیرون
تازه اون مداد شیرین رو هم یادمه

بنازم

یعنی تا اینجا همهش توی بایگانی حافظه بوده نه وبلاگ؟؟

من رسما کم آوردم

مداد شیرینه یادته ؟؟؟دیشب برای یکی از دوستا تعریف میکردم از خنده روده بر شده بود.فکر می کرد شوخی می کنم...بعد خنده ش به تعجب تبدیل شد

ممنون کینگ آف مموری !

مریم دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دروغ های امروزِ من:
الله اکبر
چند مرتبه؟
ایاک نعبد و ایاک نستعین
به حسابی پنـــ5ــــج مرتبه و...
به حسابی دیگر ؟؟؟ مرتبهــ...
از مالک یوم دین هم گفته ام به گمانم؟؟؟!
و...
تمام ِ من
زیر سئوال
می رود
تمام دلم
تمام دینم
تمام دنیایم
نمیدونم چگونه
نام خدا
را برای یاری
می خوانم و...
دست به سوی دیگری
به التماس باز می کنم
چگونه می توانم بگویم
ایاک نعبد و...
بعد بت هایم دانه به دانه
جلوی چشمهایم رژه می روند
من چگونه بنده ای هستم؟!
خدایی که صاحب روز جزاست
را نمی بینم
خدایی که خطاهایم را نمی بیند
من بیش از پیش دلتنگم
خدایا...
و نمیدونم چیه که از مـن می مونه و هزار و هزار و هزار بار فرو میریزه

سلام عرض شد داداش گلی خودم
کامنتم شد طومار...

بجز دروغ
ریاضی تو هم ضعیفه؟
هر نماز دو تا ایاک نعبد و ایاک نستعین داره
و پنج نماز ...که میشه ده تا ایاک نعبد... !!


راستی
کامنت های طولانی مال اینجا نیستا
مال کامنتدونیه یگانه س !!

سایه دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

هنوز دلتنگین ؟!

سلام
راستش نمی دونم
گاهی توی سایه روشنم
نه سایه س نه نور
یه جورایی تکلیفم با دلم ...بلاتکلیفه !

مریم چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:16 ق.ظ

میگم منم اون مداد شیرینه یادمه داداش
اومده بودین زنجان (نزدیک شهر ماس) برای امتحان
بعد...
خو بذارین یه بار دیگه
هم تجدید خاطره بشه
هم یه کم بخندیم
هم دوستای جدیدم بخوون و اونام بخندن
هان؟
بذارین دیگه باشه؟

مریم چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:41 ق.ظ

این پاسخه یعنی چی اونوخت؟
یعنی سکوت؟
سکوت هم که علامت رضاس دیگه
هان؟

؟؟؟نمیدونم؟؟؟

حسرت چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.hasrat9.mihanblog.com

فکر کنم قالب وبلاگت عوض شده.

اگر اشتباه نمیکنم مبارک باشه!

سلام
بله
ممنون
و
سپاس از حضورتون

فریناز پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:50 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

به آخر وب قبلی رسیدم ولی قالبشو یادمه

شما رنگ زردو دوست دارین یا کلا خورشیدو هر چیزی که به رنگ آفتاب باشه رو؟

رنگ زرد ( البته اگه خوشرنگش باشه) جزو رنگهای بسیار مورد علاقه ی منه !!!
ضمنا من عاشق تابستونم
با اینکه تولدم زمستونه اصلا از پاییز و زمستون خوشم نمیاد
اصلا
برعکس عاشق تابستون و گرما و صاف بودن آسمون و ... هستم
بهار رو هم دوست دارم
اما...
حتی پاییز رو هم دوست ندارم
هوای ابری و بارونی اگه مال بهار باشه براش جون می دم و اگه مال پاییز... فقط فرار میکنم توی اتاق و در رو محکم می بندم

فریناز پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

عزرائیل خودش می دونه من جون نمی دم بهش

جونتو از خدا گرفتی فقطم به خودش میدی

اغراق می فرمایید نسبت به رگبارم آفتاب عزیز
وگرنه گرمای اینجا مطمئن باشین یه چیز دیگه س

یگانه پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ب.ظ http://yeganeh98.blogsky.com

عمو ضربدر
ببینید
این
تقصیر
خود
آقایون
هست
که
خانم
ها
رو
هی
همشششششششششششششش
حرصصصصصصصصصصصصصصصصصصص
میدن
.
.
.
.
.
.
.
.
.

باور کنید

ممکنه
شاید
احتمالا
...
اما
یقینا
خانومها
توی
این
کار
بسیار
استاد تر
هستند!


باور کنید !!

ریحانه یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ب.ظ

من که به قولم عمل کردم....متن تو ادامه ی مطلبه ها

i am so sorry

سمیرا یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:55 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

همه مون بدجوری خطاکاریم اما او بی هیچ چشمداشتی می بخشد

صد بار اگر توبه شکستی باز آ


قدم رنجه فرمودین...مدتها بود سری به این سرا نمی زدین !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد