سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

آهای ، تو که آنجایی... می بینمت !



قل اعوذ  برب العشق

اللهم  انی اسئلک العشق

خداوندا

هرگاه که کوه مشکلات شانه های ضعیفم را می لرزاند و زانوان مردد و ناتوانم خم می شوند

...

نمی دانم کجایی...نمی دانم چرا

اما هر بار نگاهم را به سوی آسمان بلند می کنم

حس می کنم که تو آنجایی

و مرا می بینی

و منتظری تا دوباره محکم باشم و بایستم و ادامه دهم

تا با لبخندی به فرشتگانت بگویی : دیدید؟ توانست !

...

هر چه هستم

هر چه باشم

هر چه سقوط کرده

هر چه سیاه تر

هر چه تباه و خسته و ناتوان...هر چه باشم


تصمیم

برگزیدن

و قدرت انتخاب


بزرگترین مزیت من بر فرشتگان است


من این امتیاز را

پاس خواهم داشت.


پی نوشت:

- خدایا  انسان را آماده پذیرش عشق خودت کن

- بعضی از آیات سوره علق خیلی از مواقع مثل آذرخش از مقابل چشمانم عبور می کنند.مثل قسمت دوم این آیه کوتاه :

اقراء و ربّک الاکرم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد