سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

روز مبادا (چهار)


تا اینجا در مورد یه سری از کارایی که قبل از زلزله باید انجام بدیم حرف زدیم

این پست فقط در مورد کارای ضروری در هنگام زلزله س. و البته چون کمی طولانی تر از پست های گذشته س لطفا حوصله کنین و کمی وقت بذارین و همه ش رو بخونین



یک - بجای دویدن، پناه بگیرین.

موقع زلزله اولین کاری که همه می کنن دویدن و فراره. چرا می دوین؟ کجا فرار می کنین؟ دقیقا کجا؟؟؟ لطفا با خودتون و توی ذهنتون تمرین کنین که هرگز این کار رو نکنین.اگه فرار کنین بخاطر کج و کوله شدن ساختمون و در و چارچوب ها ، اصلا موفق به باز کردن درها نمی شین.تازه! موقع زلزله اصلا نمی شه سریع و صحیح دوید و از ساختمونی که معلوم نیست داره می ریزه یا نه بشه سالم بیرون رفت ! ضمنا فقط که شما نیستین که زلزله رو فهمیدین و دارین فرار می کنین ! بقیه هم فهمیدن و دارن فرار می کنن... بعد اون وسط همه به هم گیر می کنین و ...روز عادیش دو نفر با هم نمی تونن از در برن بیرون. وای به حال اون لحظه و افرادی که هجوم آوردن و دری که اصلا باز نمی شه !!! برگردین و پناه بگیرین !






دو - باید قبل ازینکه زلزله بیاد ساختمون خونه رو بشناسین. بفهمین توی خونه بتنی زندگی می کنین یا آجری. خونه خشت و گلی که تقریبا دیگه توی محیط های شهری نداریم.نوع پناه گرفتن در خونه های بتنی کمی با خونه های آجری فرق داره. منظورم سقف خونه س ! سقف های آجری متلاشی می شن و هر جایی می ریزن. اما سقف های بتنی با یکی دوثانیه تاخیر و تقریبا یه تیکه پایین میان . اینجوری می تونین بفهمین که اگه همچین اتفاقی بیفته کجاها یه  کف دست واسه نفس کشیدن باقی می مونه !!



سه - اگه میز محکم و مقاوم توی خونه دارین سریعا برین زیرش وبه حالت نوزاد( خمیده) زیرش بمونین.هرچقدر سطح اشغال کمتری داشته باشین احتمال برخورد آوار به خودتونو کاهش می دین

فقط یادتون باشین میز های سه پایه وحتی چهارپایه ولی زپرتی ! اصلا جای مناسبی برای پناه گرفتن نیستن !


...

چهار - اگه روی تختخواب هستین لطفا سرآسیمه پانشین و مسابقه دو سرعت ندین.

فقط سریع از روی تخت غلت بخورین پایین و روی زمین ، چسبیده به تخت بخوابین. تا می تونین خودتونو به تخت نزدیک کنین .

مثلث حیات یا سه کنج بین اشیا محکم در مواقعی که جای دیگه ای برای پناه گرفتن وجود نداره یه جای ارزشمنده.با کمی دقت همه جا می تونین پیداش کنین.



پنج - اگه توی آشپزخونه هستین و جای مناسبی پیدا نمی کنین درست کنار یخچال و دیوار ( توی همون سه کنجی که وجود داره) بشینین و دستاتونو روی سر و گردنتون بذارین . یخچال ها معمولا انقدر مقاوم و محکم هستن که نذارن تیر آهن و بلوک روی سرتون بیفته . البته در مورد ریزش آجر اینجوری نیست منتها توی اون فضای محدود ، حجم زیادی از آجر روی شما نخواهد ریخت . این سه کنج ها رو دست کم نگیرین !



شش - اگه توی راه پله هستین فورا متوقف بشین. از نرده ها فاصله بگیرین و انتهای همون پله ، بیخ دیوار چمباتمه بشینین و پهلوتونو  محکم به دیوار بچسبونین و باز هم مثل همیشه با هر دو دست ، سر و گردنتون رو محافظت کنین. هر چقدر خمیده تر باشین بهتره.




هفت - آسانسور نه ! فقط راهرو و راه پله . 



هشت - چهار چوب در ها برخلاف چیزایی که سالها قبل به ما آموزش می دادن اصلا جاهای مناسبی برای پناه گرفتن نیستن . چون اولا خود چارچوب که به هوا وصل نیست ! به دیوارهای جانبی وصله و با ریختن اون دیوارها چارچوب هم می افته و شما  که وسط چارچوب ایستادین، باید شاهد ریختن آوار و آجر و تیر آهن روی سرتون باشین‌! در ثانی اگه چارچوب بالاش کتیبه یا شیشه هم داشته باشه همونها اولین آسیب های شدید رو به شما می زنن !





نُه -  اگه توی کوچه یا خیابون هستین فورآ از ساختمون ها ، تیر های برق ،  سیم برق و درخت های بزرگ فاصله بگیرین . به طرف محیط های باز فرار کنین

معمولا چیزایی که از این قبیل اجسام سقوط می کنن آسیب های کشنده و مهلکی به افراد می زنن:



ده - اگه پشت فرمون هستین ماشین رو به کنار جاده یا خیابون هدایت کنین و همون داخل بمونین . فقط لطفا کنار ساختمون ها و تیر برق و درخت ، و زیر پل و... هر چیزی که  امکان ریختن داره توقف نکنین. جایی بایستین که اطرافتون خالی و باز باشه



یازده - جیغ و هوار ممنوع ! فقط بلند و واضح بگید : زلزله، پناه بگیرین

با جیغ و شیون و واویلای شما بقیه هم هول می شن و بی هدف شروع به دویدن می کنن ! شما که دلتون نمی خواد باعث افزایش آسیب به بقیه بشین؟


دوازده - معمولا زمان اصلی زلزله خیلی طولانی نیست . اگه زلزله تموم شد و دیدین که تقریبا ارکان خونه سالمه و می شه از خونه  خارج شد حالا وقت جنبیدنه !! سریع و از سالم ترین و مطمئن ترین راه خودتونو از خونه خارج کنین و بعدش هم ازساختمونها دوری کنین. همیشه بعد از زلزله ، نوبت پس لرزه هاس که اگه ساختمون آسیب دیده باشه احتمال اینکه با پس لرزه ها فروبریزه خیلی زیاده . پس اگه بعد از زلزله هنوز سالم موندین و راه برای فرار از ساختمون هست فرار کنین


سیزده - اگه آوار فرو ریخت و شما زیر آوار گیر کردین باید کار سختی رو انجام بدین . و اون کار  اینه :

خونسرد باشین. با داد و فریاد انرژیتون رو هدر نکنین . اصلا معلوم نیست کمک کی می رسه ! پس خودتونو تحلیل نبرین.آروم باشین. در دقایق اولیه هیچ کس به کمکتون نمیاد. حتی افراد خانواده !حداقل دو ساعت طول می کشه تا کمک برسه. سعی کنین آروم باشین و زیاد جنب و جوش نداشته باشین  . ممکنه بقیه آوار هم بریزه روی شما. اگه زیر میز یا جایی گیر افتادین که هوا جریان داره نگران نباشین. شما لا اقل تا سه روز می تونین زنده بمونین. موقع زلزله برق قطع می شه و همه جا تاریکه. پس سعی کنین با گوش دادن به صداهای بیرون خودتون بفهمین که شب شده یا نه . طی روز هر چی داد بزنین کسی صداتونو نمی شنوه اما موقع شب اگه هر پنج دقیقه یکبار سوت بزنین یا فریاد بکشین حتما صداتونو می شنون


چهارده -  و آخرین و مهم ترین نکته اینکه : اصلا فکر نکنین که زلزله فقط مال بم و ورزقان و طبس و منجیل و قائنات و بویین زهرا و بوشهر و ... بود . مکان و زمان زلزله توی کشور ما که مستقیما روی نوار زلزله آسیا قرار داره می تونه همین الان باشه... گسل بم که باعث اون خرابی وحشتناک شد دو هزار و پونصد سال بدون لرزش بود و به همین خاطر اصلا حتی شناسایی هم نشده بود . ولی این اژدهای خفته یهو بیدار شد و بقیه رو به خواب ابدی برد

اگه تضمین می دین که توی شهر شما هرگز زلزله نمیاد که ... بحثی نیست .لطفا آدرس محل و شهرتون رو بدین که ما همراه با کل کشور بیاییم ساکن اونجا و همسایه شما بشیم !

اما اگه کمی منطقی هستین و می دونین کارای طبیعت حساب و کتاب نداره ( داره ها ...منتها با حساب و کتاب ما قابل سنجش نیست) پس فکر کنین که اگه همین امشب وسط سرما و بارون و برف...توی شهر شما زلزله بیاد کجای کارین؟


سلامت و سربلند باشید

نظرات 8 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:47 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

اینجا آدم میاد یاد صحرای محشر میفته! بابا از خودمون خیلی پسر شجاعیم حالا هییییییییییی بترسون!! ولی جدا مرسی خیلی نکته های خوب و مفیدی بودن...امیدوارم یادم بمونه ولی هیچوقت به کارم نیاد...میگما بدبختی زلزله و سیل و همه بلایای طبیعی اینه که بعدش ما باز بیایم سرکار به مردم خدمت کنیم؟!!؟!

تیراژه شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

از زلزله وحشت دارم..به شدت..
از پستهایی که این ترس را یادم میاورد هم خوشم نمیاید ولی منطقا باید از نویسنده سپاسگزار باشم
امیدوارم که هیچ وقت در زندگی شاهد نزول این بلای آسمانی نباشم و نباشیم.
ممنون از شما .

منم ازین بلایای طبیعی خوشم نمیاد
ولی چون اومدنشون دست ما نیست لازمه که برای کاهش اثراتش یه سری چیزا رو قبلا یاد بگیریم

ممنون از شما بابت حضورتون

سهبا شنبه 11 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:56 ب.ظ

منم دقیقا فکر می کنم اگه از بلای زلزله در امان بمونم , هم باید چادر سر کنم و برم اداره .... و این از خود زلزله بدتره واللا !

اینم از مزایای شاغل بودنه دیگه !

ریحانه یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ق.ظ

قهوه ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ

ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ

ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﻮﺩﻡ, ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ

ﺍﻭ ﻧﻤﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻧﻤﮑﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ

ﺣﺎﻝ, ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﻻﯾﻖِ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ

ﻻﯾﻖِ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﭘَﺴﺖ

ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻣِﯽ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﺪﺳﺖ

ﺯﯾﺮﺳﯿﮕﺎﺭﯾﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟

ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ, ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺁﻧﺮﺍ هم ﺷﮑﺴﺖ



دو سال پیش مشهد یک زلزله 5 و خورده ای ریشتر اومد و من در کمال آرامش از رو تختم بلند شدم و رفتم کنج دیوار اتاقم
همه اعضای خانواده جیغ میزدن و داد فریاد که بیا بیرون و اینا ولی من تمام مدت همونجا بودم

بعدش هم کلی به مدیریت بحرانشون خندیدم

پس باید بگیم استاندار خراسان رضوی شما رو به عنوان رییس اداره مدیریت بحران استان منصوب کنه

جوجه اردک زشت یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:31 ب.ظ

سلام
شکر خدا دیر متوجه زلزله میشم و تقریبا خونسرم...کاش mdf وارد سیستم میز و صندلی سازی ما وارد نمی شد چون توان 50 کیلو فشارهم ندارن

ممنون

اون MDF مال شما مرفهینه قربان
ما بیشتر از نئوپان ندیدیم و نداریم ! شما بگو 10 کیلو !!

آقای نوستالوژی دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 ق.ظ http://hasrat9.mihanblog.com

آقا شماره سه یه عکسی داره که مورد سواله! اون دو نفر که اونطوری تکیه دادن به اون کمد هدفشون خودکشیه یا نجات؟! اینها فقط یه سیگار و یه آهنگ داریوش کم دارن چون شبیه اونهایی که شکست عشقی خوردن نشستن... من هرجور نگاه میکنم اینها روی سرشون هیچ حائلی نیست و مطمئنم اگر دو تا آجر هم از سقف بیفته صاف روی سر همین دو تا میاد پایین! و حتی اگر ساختمون پایین نیاد باز هم از جای دیگه دو تا آجر روی سر اینها میفته با این مدل نشستنشون!

در مورد بی جهت دویدن و جیغ کشیدن کاملا درست میگید. یه مورد زلزله اتفاق افتاد که ما توی یه مرکز خرید بودیم. یه دفعه تعداد زیادی همزمان دویدن که برن بیرون از پاساژ... جوری شد که چند نفر نزدیک بود به جای زلزله به علت زیر دست و پا موندن بمیرن.

شماره یازده از همه راحتتره چون تجربه اش رو داریم. زمان مدرسه هم وقتی تنبیه میشدیم همینطور گوشه راهرو مینشستیم.

من همیشه وقتی کامنت می ذاری اولش گول می خورم
فکر می کنم داری جدی حرف می زنی
بعد می شینم یه ربع به طنزت می خندم


آجر ؟
آره
ولی فقط آجر میاد روی سرشون
وقتی هیچ سرپناه دیگه ای نباشه اون مدل مدل خوبیه
چون نمی ذاره سقف های یه تیکه یا تیر آهن و ستون به سر آدم برخورد کنه .حالا اگه دستشونم بگیرن روی سرشون با شیش تا آجر هم که روی دستشون بیفته می تونن مطمئن باشن که نمی میرن و زنده می مونن. فوقش دستشون قلم می شه ! ولی زنده می مونن !

ریحانه سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:46 ب.ظ

زنده ها را چه بی امان کشتند، کشته ها را ولی امان دادند!
کشته هایی که سخت جنگیدند، زنده هایی که ساده جان دادند.

ناسزا جای حرف خوش بر لب! جای گل، تیغ - جای خنده ، غضب
مثل قابیلیان عصر حجر! تیغ و دشنه را نشان دادند!
حمله کردند بی امان و شدید! لشکری با صلاح های جدید
و تماشاگران افلاکی! از تاسف سری تکان دادند

بی امان غنچه های پر پر را، کشته ها پا و زنده ها سر را
غسل دادند و یا وضو کردند؟ با صدای حزین اذان دادند

جنگ های کثیف پی درپی! این برادر کشی بگو تا کی؟
تف به قابیل ، تف به جنگ و تفنگ! این چه رسمی است بر جهان دادند
محسن ظهوریان احمدی

جنگ های کثیف پی در پی
این برادر کشی بگو تا کی ؟ ...
احسنت
احسنت
احسنت

mahso پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ق.ظ

مرسی........خیلی عالی بود......یادم باشه از این به بعد فورا سمت چارچوب در نرم!!!!!!چون اصولا من روی تختم یا کنارش هستم همونجا پناه بگیرم

بله...خسته نباشید !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد