سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

کلیدت فولاد باد

ساعت10:49 شبه

دارم مصاحبه تلویزیونی دکتر روحانی رو از شبکه یک دنبال می کنم

هر چند بقول خودش هنوز خیلی راه مونده و به قول یکی از مصاحبه کننده ها صدای باز شدن اولین قفل داره به گوش مردم می رسه و هرچند که ...

ولی این آدم انقدر با ادب و عظمت از مردم ( بدون خر فرض کردنشون ) یاد می کنه که دوباره کم کم دارم به ایرانی بودن خودم افتخار می کنم

تو باعث شدی دوباره از انزوا آروم آروم در بیاییم و دوباره دنیا ما رو بجای یه مشت دزد و تروریست غیر قابل اعتماد ، یه ملت قابل تعامل ببینن

کلیدت فولاد و نشکن باد  شیخ خوش اخلاق

نظرات 9 + ارسال نظر
حیف نون چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:09 ق.ظ http://jest.blogfa.com/

حیف نون روفت رو خر و یه عکس یادگاری گرفت
بعد عکسو واسه زن غضنفر فرستاد
زیر عکس نوشت
سلام بر زنم بالایی منم


امیدوارم خوشت اومده باشه
متنظر حضورت خوبت هستم
موفق باشی

سلام
ممنون از لطیفه ت

سمیرا چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

دیشب به عنوان یک مرد.یک انسان.یک هموطن قضاوتش کردم ادب و اخلاق و متانتش عالی بود...امیدوارم این انسان که در جایگاه نماینده یک تمدن داره حرف میزنه بتونه حقوق از دست رفته کشورم رو برگردونه بتونه نام پسوند تروریست رو از دنباله اسم کشور ما برداره...وقتی تو مجامع جهانی سخنرانی میکنه کسی سالن رو ترک نکنه و کسی براش لنگه کفش پرتاب نکنه....این روزها دردهای مردم سرزمینم بسیار است گرانی عرصه را بر ما تنگ کرده اما ما با همه دردها میسازیم و صبوری میکنیم اگر بدانیم کسانی در این کشور در پی حقوق جهانی ما هستند....وزیر امور خارجه ای که اونقدر حرف زده بود که تارهای صوتیش متورم شده بود موجب افتخار ماست...هرچند دل خوشی از سیاست ندارم اما اهل این سرزمینم و از خوبی و حق و حقیقت همیشه دفاع میکنم....موفق باشی آقای رئیس جمهور...کلیدت به همه قفلها کارگر باد

گاهی برای خود من نتیجه کار چندان هم مهم نیست
همین که می بینم مخاطبم فرد فهیمی ست و صادقانه تلاشش را می کند و اهل پدرسوخته بازی و دروغ و کلک زدن به مردم نیست و همه را باقالی فرض نمی کند و قیمت بنزین را در زیارت مسجد جمکران از امام زمان نمی گیرد و ...گنده ترین اختلاس ها و بی سواد ترین وزیرها توی کابینه اش نیستند کمی آرام می شوم...
دیشب حرف زیبایی زد
تعبیری دیگر از : اندکی صبر ، سحر نزدیک است مرحوم سهراب

روحانی دیشب گفت : سپیده در راه است

صبحت بی غروب مرد با تربیت

جوجه اردک زشت چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ

دیشب منم حس خوبی داشتم...صداقت پشت لبخن چشمهایش موج میزد...از آمار که گفت اشک درچشمانم حلقه زد که من ایرانی باید در این جایگاه باشم...
اما انتظار معجزه از ایشون نداشتم همین متانت و ادبش برایم کافیست...هرچند می دانم کلید اصلی تصویر ایران اصیل همین لبخند است همین لبخند یعنی اسلام ناب همین لبخند یعنی تمدن ایران تاکید می کنم روی واژه تمدن
احیای اخلاق یک شعار خنده دار بود برای مایی که میدیدیم لولو...را برد واژه رایج مرد اول دولت است اما این صد و دو روز احیای اخلاق را دیدیم و دیشب اوج اش بود ومن چیزی زیر پوست تنم دوید چیزی شبیه احساس بودن احساس هویت ملی
منم جزیی از آن واژه ملت بود که با تواضع از آن یاد کرد
شیخ خوش لبخند این روزها لبخندت را پاس میدارم تا واژه مردم لقلقه زبان بعضی نباشد
برای این صد روز دست مریزاد

در ذیل کامنت قبل که عرض کردم
گاهی تلاش صادقانه و به دور از تحمیق ملت ها و پرهیز از ادبیات پوپولیستی و وعده های توخالی و حرف های یاوه و بی ادبانه
گاهی رک و راست با مردم حرف زدن و مشکلات را واضح بیان کردن
و
گاهی تلاشی اندک برای ایجاد دو سبد کالا برای خانواده های ایرانی تا قبل از عید
حتی
حتی
حتی اگر هم به نتیجه نرسد به آدم بر نمی خورد
همینکه می بینی طرف ، انسانیت را پاس می دارد و تلاشش را می کند در خور احترام است و تقدیر

اینجا که بازار نیست
دل که صرافی نیست که بگویم آورده من فلان قیمت.آورده ی تو چند
من برای اعاده حیثیت ایرانی
من برای احیای ابروی خودم و هموطنانم
من برای نمایش تصویر واقعی مردم ایران در مجامع بین المللی
و برای مسبب این افتخار کف می زنم

یادش بخیر
سید با کلاس و با شعور ما
سیدمحمد خاتمی هم وقتی آمد بجای هولوکاست ( که کل دنیا به استهزایش گرفتند و دشمن پشت دشمن برایمان تراشید بی هیچ نفع و عایدی) حرفی از جنس امروز زد و گفت گفتگوی تمدنها و سپتامبر 1998 کل جهان تصمیم گرفتند سال 2001 را به همین اسم بنامند
کلاه انصافمان را قاضی کنیم
کدامش بهتر بود؟ کدامیک بهتر بودند ؟ ذلت یا عزت ؟

ممنون که امپراتور بهار جز بهاریه نمی نگارد

سهبا چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:09 ب.ظ

وای باز من خواب موندم ؟! البته انصافا دیشب خواب بودم, از خستگی ...
ولی متانت و صبوری ایشان در کارنامه صدروزه شان مشخص شده ازقبل . امید که گشاینده هستی, گره از کار مردم کشورم بگشاید و کلیدهای رئیس جمهور کشورم را کارساز نماید ...
راستی سلام .

سلام
ایشون آدم بسیار با شخصیت و مودبیه
منم امیدوارم خدا به دلش نگاه کنه و به دستش توان بده
ملت با شعور ما هم کمتر جنس چینی بخرن !!
آقای روحانی دیشب به صراحت گفت : در دولت قبلی اشتغال ایجاد شد اما نه برای ایرانی ها
بلکه برای کارگران چینی و کره ای و ... !!!

ریحانه پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ

روحانی مچکریم و مردم مچکریم هم مربوط به ما رای اولی های ارغوانی بود

بله
بله
بقیه جزو باقالی ها بودن دیگه !؟

آقای نوستالوژی پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ب.ظ http://hasrat9.mihanblog.com

البته آقای روحانی انسان با شخصیت و فهمیده ای هستن... اما انصافا باید گفت بخشی اعظمی از این محبوبیت فوق العاده رو هم مدیون انسان بیمار و متوهمی هستن که قبل از خودشون بر این مسند تکیه زده بود... رییس جمهور سابق به قدری فاجعه به بار آورد که حالا وقتی نفر بعدی یک مقدار منطقی و صادقانه صحبت میکنه همه ما بال درمیاریم.یه وقتهایی با خودم میگم ما خیلی بیچاره هستیم چون انقدر به شعورمون توهین شده در این هشت سال گذشته که حالا وقتی یکنفر ما رو آدمهای بی شعوری فرض نمیکنه سر از پا نمیشناسیم!

اگه اینجا فیض بوق ! بود برات هزار تا لایک می گذاشتم
اولش هم یه عالمه خندیدم
چون علیرغم طنز تلخت کاملا درست گفتی
گاهی انقدر ما رو به مرگ گرفتن که با تب هم خوشحال می شیم !
یه نفر مسیج زده بود برام که :
" خیلی خوشحالم که 100 میلیارد تومن از پولمون رو آمریکا بلوکه کرد.وگرنه محمود ر.ی.د.ه. بود توش ! "
باهات موافقم
انقدر فاجعه سنگین بود که حالا پیشرفت پیشکشمون. همین که فعلا و روی کاغذ البته ! قرار نیست بیشتر فاجعه داشته باشیم داریم ذوق می کنیم

ممنون از نگاه همیشه دقیق و جالبت

ریحانه جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:35 ب.ظ

شاعر تو را دید و غم خود باز یادش رفت
شعر کبوتر با کبوتر باز .... یادش رفت
پرواز گیسوی رهایت را کبوتر دید
شرمنده شد از کار خود ، پرواز یادش رفت

چشمان تو مانند دریایی جدا از هم
موسی تو را وقتی که دید اعجاز یادش رفت

عطر تنت خوش بو تر از باغ ارم ... حافظ
با عطر تو مجنون شد و شیراز یادش رفت

حتی بنان از دوریت دلتنگ و محزون است
بغضی گلویش را گرفت .... آواز یادش رفت

شعر از: محمد شیخی

...حافظ
با عطر تو مجنون شد و شیراز یادش رفت...

بسیار بسیار زیبا

ریحانه مچکریم !

زینب سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:39 ب.ظ http://inrouzha.mihanblog.com/

واقعا در تعجبم ازین همه شعر زیبا و نشنیده که ریحانه می نویسه...
عطر تنت خوش بو تر از باغ ارم ... حافظ
با عطر تو مجنون شد و شیراز یادش رفت
.
.
.
لذت بردم و به نوبه خودم ازش ممنونم

سلام
من هم از ایشون متشکرم که بدون هیچ حاشیه و مسایل جانبی تمرکزش رو گذاشته روی اتنخاب شعرهای زیبایی که توان و غنای فرهنگ و ادبیات اصیل این سرزمین رو معرفی می کنه.
انصافا هر چند روز یکبار که یکی از شعرهای گلچین ایشون رو می خونم احساس خوبی بهم دست می ده که فارسی زبان هستم و عضو کوچکی از علاقمندان به این گنجینه عظیم ادب و هنر.
ممنون از نگاه خوب شما

مه سو یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد