سرزمین  آفتاب
سرزمین  آفتاب

سرزمین آفتاب

دلم گرفت

 

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت 

از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت 

 

از اینکه بال و پری داشتم ولی 

بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت 

 

از اینکه با تمام پس انداز عمر خود 

حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت 

 

کم کم به سطح آینه ام برف می نشست 

دستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت 

 

دنبال کودکی که در آن سوی برف بود 

رفتم ولی به او نرسیدم ، دلم گرفت 

 

*** 

نقاشی ام تمام شد و زنگ خانه خورد 

من هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت

نظرات 10 + ارسال نظر
سهبا سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

قبول کنید برای اولین پست بهار , یه خورده تلخ بود ... دلم نمیخواست این فرصت تنهایی اول سال , این فرصت سبز شدن دوباره , همچین نتیجه ای بده !
خب زندگی پره از همین فراز و فرودها , دلیل نداره یکبار به زمین خوردن , باعث بشه تمام پریدن ها و اوج گرفتنها رو فراموش کنیم که برادر من ! فقط یادتون باشه , به بالهاتون فرصت دوباره پرواز بدین که اگه زیادی ببندینشون , ممکنه یا پرواز رو فراموش کنند , یا تنبلی بشه عادتشون ... و شما خوب میدونین این هر دو واسه همه ما و بخصوص یکی مثل شما , یعنی فاجعه ...
پس منتظریم هر چه زودتر ببینیمتون تو آسمون آبی خدا , در حال پرواز در سرزمین موفقیت ها و شادیها ....

بعد اینهمه پرحرفی , سلام ... سال نوتون مبارک , امید که سال خوبی باشه امسال برای شما و پر از خبرهای خوب و قدکشیدن های خوبتر و نقاشی های قشنگ زندگی که پر باشه از رنگ و لعاب زیبای عشق و سرزندگی .
و منتظر دریافت آدرس یه خونه قشنگ رویایی از شما هستیم ...

سلام
راستش در درجه اول
این فقط یه شعره

در درجه دوم هم چون خیلی به حال و هوام نزدیکه خوشم اومد ازش

البته حرفای شما هم همه ش درسته
روی زمین موندن دردی رو دوا نمیکنه
که البته منم همچین قصدی ندارم
اما... حتما . سعیمو میکنم
ممنون
آدرس یه خونه قشنگ رویایی؟ ؟؟ اگه سراغ دارین به منم بگین

یگانه سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ب.ظ

سلام اقایx
چرا انقدر دل گرفتگی؟
ببخشید خانم کلور یعنی چی؟؟!
مگه زیاد بوجیه هم داریم؟
اهان یعنی شما فمینیستین؟
نه خیالتون راحت شما به دویدن ادامه بدید.

سلام شیطونک خانوم
خوبی؟
هیچی بابا
جدی نگیر
یه شعر خوب بود
دلم نیومد اینجا نذارمش
حالا ببخشین که با حال و هوا و تقویم همخوانی نداره
نخیر. بنده فمینیست نیستم و کلا با گرایش های افراطی در مورد حقوق زنان یا برتری مردان مخالفم !

سمیرا سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:33 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

چه شعر غمناک قشنگی! اینکه اسم شاعر رو ننوشتید یعنی شعر از خودتونه دیگه؟

نه
نه
شعرهایی که مال خودمه معمولا ابتدای اون پست مینویسم: این شعر هم تقدیم به دوستان

شعر قشنگیه
سطح شعرهای من در این حد نیست

سمیرا سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

امیدوارم سال 90 سال پایان دل گرفتگی هاتون بوده باشه و امسال رو به نیت شادی و دل خوش شروع کرده باشید

ممنون
چی می تونم بگم در مقابل اینهمه آرزوهای خوب و زیبا

سرسبز و استوار و سلامت باشید
انشا اله

فرداد چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام بر آفتاب سرخ
عیدت مبارک...خدا کنه امسال سال شادی و لبخند باشه برات...
سراغی از ما بگیر یار قدیم.

سلام بر مرد بزرگ

عید شما هم مبارک باشه

من شرمنده م. بخدا مدتیه سراغ وبلاگم و دوستانم نیومده بودم
فدای مرامت داداش

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ق.ظ

سلام داداش...خوبی...
پست قشنگی بود....شعر عمیقی بود......
گفته بودی به حال و روزت شبیهه...مگه چند سالته که گرد پیری روت نشسته.......
قربونت برم داداش بزرگه
هادی

سلام هادی عزیزم
ممنون

راستش
سن ظاهری خیلی مهم نیست
مهم اینه که چه جوری سپری شده !
فدات کاکا

شب های نقره ای جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ق.ظ http://silvernights.blogsky.com/

سلام
سال نو مبارک
شعر زیبایی بود
البته حزن جاری در موسیقی این شعر یه کم دلگیر
پاینده باشید
در پناه خدا

سلام
عید شما هم مبارک
متشکرم از اینکه محتویات وبلاگ رو می خونید و به ارائه نظر هم مزینش می کنین
بله
تقریبا همینطوره که می گید
پاینده باشید
سال خوبی رو براتون آرزو می کنم

اون موضوع هم ... مشکلی نیست

سایه شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

این دل گرفتگی رو دوست نداشتم !
بال و پر برای پرواز و اوج گرفتنه...درسته ؟!

سلام
دلگیر که هست...
ولی
گاهی همون بال و پر هم نه تنها نمیتونن کمکی واسه پرواز بکنن بلکه خودشون میشن یه عامل مخرب واسه زمین گیر شدن

با ذات بال و پر در تضاده ها
ولی گاهی اینجوریه دیگه

لیلی سا یکشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ب.ظ http://ghadam-ghadam.persianblog.ir

سلام....خب توجه نکردین اینکه قبل از 20 فروردین هستم و پست می ذارم دیگه...امان از شماها که نمی خونین کامل متن رو...... برای پرشین می شه تاریخ و ساعت نمایش پست رو عوض کرد.....
برای بیست فروردین به بعد طلب حلالیت کردم چون عازم سرزمین نور و وحی ام....اگه خدا بخواد...

سلام
واقعا خوش بحالتون
پیشاپیش التماس دعای موکد !!!!!!!!!! داشته و براتون آرزوی قبولی زیارت و عبادت هاتون رو دارم
هر چند
من کسی نیستم که بخوام آرزوی اینا رو بکنم
صاحب اون خونه انقدر مهمون با لیاقتشو دوست داره که خودش دعوتش کرده و خودشم بقیه شو ردیف میکنه
دعای مثل منی به چه درد می خوره

واسه منم دعا کن

فریناز دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ http://delhayebarany.blogsky.com

سلام
می گم آفتاب خان
شما پست بذار
حتی اگه غمگین
ما با چاشنی خنده می خونیم

راستی
حقتونه دلتون بگیره ها
وقتی اون شعر من گرفتم تو نگیرو می ذارید بایدم یه همچین نتیجه ای داشته باشه عاقبتش دیگه

نه
خوشم اومد

سلام
ممنون از حسن نیتت

اما تو احیانا با بنده خصومت شخصی نداری؟
بدجوری هر سری داری برجک میزنی !!


خب اولا به من چه؟شاعر گفته !منکه نگفتم اون شعرو ( اما تاییدش که می کنم ! )
دوما... خب راست گفته شاعر !!!


شما لطف داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد